آب ، خاک ، آتش ، باد همیه دوست داشتم مثل کارتون آواتار مردم بتونند عناصرو کنترل کنند همه فکر می کنند آواتار یه شخصیت کارتونیه ولی من باور دارم اون واقعیه آخرین آواتار کتاب اول : آب قسمت هشتم : صدایی در تاریکی خوشبختان تونستم به موقعه جا خالی بدم . منم آبی ک تو حوض بود را بلند کردم و تاف را پرت کردم اون طرف . اونم بیکار ننشست. تعجب کردم چرا این صرو صداها کورا وبقیه را بیدار نکرد . ناگهان دیدم یه آتش به تاف خورد و اونو پرت کرد سمت پنجره به پشت سرم نگاه کردم دیدم ماکو وبقیه اونجا بودند . تاف داشت بهمون حمله می کرد که من با خون افزاری اونو سمت خودم آوردم . وبا طناب بستمش . ولی اون تونست خودش را آزاد کنه . حالا ما لب پرتگاه بودیم . هممون داشتیم بهش حمله می کردیم که یهو تاف با خاک افزاری ماکو را پرت کرد . کورا داد زدند : ماکو ! من سریع دست ماکو را یخ کردم وکشیدمش بالا . کورا پرید تو بغل ماکو البته بعدش معذرت خواهی کرد. من با آب دست تاف را بستم و مواضب بودم خودشو آزاد نکنه بردمش به اتاق و درو قفل کردم . سویین داشت گریه می کرد گفت : باورم نمیشه مامان همچین کاری بکنه . من سعی کردم لین وسویین را آرام کنم . تن زین گفت : بهتره بریم بخوابیم . داشتیم می رفتیم که سویین برگشت گفت : من می دونم نو آواتاری. خیلی تعجب کردم سویین از کجا فهمید ؟ . . . . خوب تمام شد
نظرات شما عزیزان:
|
About
به وبلاگ من خوش آمدید سلام من نیایش هستم مقلب به کورا من عاشق کارتون آواتارم پیشنهاد می کنم این کارتونو حتما ببینید نظر یادتون نره.
Archives7 شهريور 13936 شهريور 1393 5 شهريور 1393 3 شهريور 1393 2 شهريور 1393 1 شهريور 1393 5 مرداد 1393 4 مرداد 1393 3 مرداد 1393 1 مرداد 1393 Authorsپرنیان پرنیان پرنیان Links
دخترونه تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اواتار بهترین کارتون دنیا و آدرس tast.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
آواتار های جدید |